ندای اسمانی

سبک زندگی اسلامی انسانی از دیدگاه قران و روایات

سبک زندگی اسلامی انسانی از دیدگاه قران و روایات

ندای اسمانی
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

نعمت نگاه :

یکی از نعمت هایی که خداوند بر انسان عنایت کرده نعمت چشم است که یکی از سه عضوی است که در چند جای قران به آن اشاره شده از جمله آیه 78 سوره نحل که می فرماید : « وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»

یعنی : و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالى که چیزى نمى‏دانستید، و براى شما گوش و چشم و قلب قرار داد تا سپاس گزارى کنید

در اهمیت نگاه و چشم همین بس که یکی از سه عضوی است که مورد سوال در روز قیامت خواهد بود , خداوند متعال در آیه 36 سوره اسراء می فرماید

إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْولا.

یعنی سه نعمت گوش و چشم و قلب فردای قیامت مورد باز خواست و سوال خواهند بود

نگاه یکی از هزاران نعمتی است که خداوند متعال بر انسان ارزانی داشته و مثل همه نعمت های دیگر که همان از آن در راه راضای خداوند استفاده کرد و باعث رشد و تعالی روح شد و هم می توان در راه معصیت استفاده کرد و موجب سقوط و ضلالت شد .

لذا پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم چشم را امانت الهی می داند که چند روزی در دست  انسان است

قال النّبی(صلی الله علیه و آله):العین امانة، السّمع أمانة یعنی چشم امانت است گوش امانت است .

بنابر این انسان باید بنگرد که چگونه از این نعمت الهی استفاده می کند , آیا نگاهش طوری هست که مورد رضای الهی باشد و پلی برای بهشت باشد .

یا اینکه همین چشم ونگاه وقتی که حقایق را ندید , بطوری که قرآن در مورد این اشخاص در آیه 179 سوره اعراف می فرماید : « لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها »

این افراد در عالم قیامت هم که باطن اشخاص ظهور و بروز می کند نیز کور محشور خواهند شد , که در قران آیه 72 سوره اسراء می فرماید : « وَ مَنْ کانَ فی‏ هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبیلاً »

یعنی : و کسى که در این دنیا کوردل باشد، در آخرت هم کوردل و گمراه‏تر است .

که از خداوند مسئلت داریم که چشم دل ظاهر و چشم دل ما را هر چه بیشتر نافذتر از قبل برای دیدن حقایق قرار دهد .

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۴۰
.. جعفری

ولایت الهی و فرقش با ولایت شیطان

طبق ایه 55سوره مائده که می فرماید :
«إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون  »

یعنی : سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانى [مانند على بن ابى‏طالب‏اند] که همواره نماز را برپا مى‏دارند و در حالى که در رکوع اند [به تهیدستان‏] زکات مى‏دهند.

حکومت فقط اذان خداوند و کسانی است که خداوند انها را معین می کند یعنی اگر رسول گرامی اسلام و مولی الموحدین امیر المومنین واجب الاطاعه هستند  بخاطر اینکه خداوند انان را معین کرده .

خوب با توجه به مطلب شماره 1 غیر از خداوند و کسی که مستقیما یا غیر مستقیم منصوب از طرف خداوند است , کس دیگری حق حکومت بر دیگران را ندارد و در لسان دین حاکمی که منصوب از طرف خداوند نیست طاغوت نامیده می شود , که طبق صریح ایه قران وظیفه مسلمان این است که نسبت به طاغوت کافر باشد , نه اینکه شیفته اش باشد کما اینکه متاسفانه بعضی از نخبگان ما نه یک دل بلکه هزار دل به این طاغوت داده اند .
« فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیم »

بعد از غیبت کبری تا زمان کنونی  متولی امور دینی نواب عامی ( همان مجتهدین کنونی ) هستند که به دستور خود امام عصر باید در عصر غیبت به انان مراجعه کنیم :
«و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم»
در امور و حوادثی که بر شما وارد می شود  به روایان حدیث ما رجوع کنید که انان راهنمای من بر شما هستند و من راهنمای خداوند بر آنان

از زمان غیبت کبری تا زمان کنونی از لحاظ رابطه متولیان امور دینی با عامه مردم به سه دوره تقسیم می شود که هر دوره با دوره قبل فرق دارد :

الف) از زمان غیبت تا قرن 12 هجری قمری و دوران زعامت  محمدباقر اصفهانی معروف به وحید بهبهانی،

در این مدت چیزی به نام رساله که در ان احکام شرعی بصورت امروزی بنابر نظر مجتهد نوشته شده باشد نبود , و اگر کسی هم از عالمان دینی مساله دینی را می پرسید عالمان دینی مستقیم روایتی را که امام معصوم در مورد ان مساله گفته بودند را نقل می کرد .
لذا می بینیم شیخ صدوق رحمت الله علیه که از لحاظ زمانی از علمای این دوره محسوب می شود  کتابی می نویسد به عنوان من لا یحضر الفقیه ( یعنی کتاب مال جایی است که فقیه در انجا حاضر نیست ) چیزی شبیه رساله عملیه و در این کتاب فقط روایت می اورد بدون اینکه خودش نظر فقهی بدهد .

ب) دوران محمد باقر اصفهانی تا زمان امام خمینی قدس سره
در این دوران مباحث اصولی پررنگ تر می شود و فقیه و مجتهد اینگونه نیست که فقط روایت را بیاورد بلکه حکم شرعی را از منابع اش ( یعنی قران , روایات , عقل و اجماع ) استخراج کرده  و بنابر نظر و اجتهاد خود  فتوی می دهد

ج) بعد از انقلاب :
در این دوره بسبب افتادن حکومت بدست فقیه جامع الشرائط رابطه مجتهد با عامه مردم به رابطه بین امام و امت یا همان ولایت فقیه بر مردم ارتقاء می یابد , بحث ولایت فقیه در دوران های قبلی و در کتب شیخ انصاری مطرح شده اما چون مجالی برای اجرای ان نبوده خیلی این بحث پرورش پیدا نکرده بود .
لذا حکومت فقیه بنابر دلائلی که در منابع دینی امده از اقسام حکومت طاغوت نبوده و اززیر شاخه های حکومت الهی است که غیر مستقیم به امام معصوم علیه السلام متصل شده , اما حکومتهای دیگر چه ترامپ در امریکا , چه الهام علی اف در آذربایجان , چه اردوغان در ترکیه چه  ال سعود در عربستان و چه شی جی پینگ در چین , همه طاغوت محسوب می شوند

5. اما نوع ارتباط با طاغوت در زمان غیبت باید چگونه باشد و ... که مجالی دیگر می طلبد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۳۵
.. جعفری

در جواب کلام منقول از راسل

از راسل نقل شده که ما باید بپذیریم که محکم ترین و تعصب آمیزترین باورهای ما آنهایی هستند که کمترین دلیل ها برای درستی شان در دست است .

شبکه های اجتماعی چه مزایا و یا چه معایبی دارند کاری ندارم , اما یکی خصوصیات این شبکه ها ( صرف نظر از اینکه عیب است یا مزیت ) این است که از یک طرفی عمومی است و از طرفی مباحثی که بعضا از توان تحلیل بنده و امثال بنده خارج است و مخصوص محافل حوزوی و دانشگاهی است در این فضا مطرح شده و شاید بسبب بضاعت کم برخی از جمله بنده سوء برداشت هایی می شود

مثلا برتراند راسل فرانسوی یک گلادیاتور فرهنگی غرب است , اما وقتی به میدان مبارزه فرهنگی می آید و در برخی مسائل اعتقادی و فرهنگی ( در حدود سالهای 1960میلادی ) هل من مبارز می طلبد , ما هم مبارزی مثل علامه محمد تقی جعفری داشتیم که , وقتی در مکاتباتش با راسل او را فیتیله پیچ می کند , انسان احساس غرور می کند ,

اما بعد از انکه ما استوانه هایی مثل علامه طباطبایی , شهید مطهری , شهید صدر و علامه محمد تقی جعفری را از دست دادیم , متاسفانه به جز اندکی از بزرگانی که الان هستند از یک طرف و گستردگی شبکه های اجتماعی از طرف دیگر بعضا باعث می شود , جوانان ما بخاطر ضعف فکری و فرهنگی در برابر ویروس های بسیار ضعیف فرهنگی غرب توان مقابله نداشته باشند

با این مقدمه عرض می کنم

اینکه از راسل نقل شده محکم ترین باورهای ما چیزی هایی هستند که دلیلی بر درستی اشان نداریم

عرض می کنم : مقصود از ما چه کسانی است ؟

اگر غربی ها و مسیحی ها مقصود است , بله حرفشان درست است , مسیحی ها مخصوصا غربی ها که بعد از عصر رنسانس که تقریبا کلیسا را کنار گذاشته و به مادیات چسبیدند , از لحاظ مادی پیشرفت کرده اما بعد از مدتی دیدند در خیلی جاها بسبب خالی شدن جامعه از مباحث اعتقادی و معنوی کم می آورند ,
وقتی دوباره در محافل علمی و دانشگاهیشان به اموزه های دینی رجوع کردند , مشاهده کردند حرفی برای گفتن ندارد ,( چون از مسیحیت جز یک کتاب تحریف شده چیزی وجود ندارد ) لذا برای اینکه خلاء های ناشی از کمبود منابع دینی را پر کنند , فیلسوف هایشان دست به کار شده و شروع به تفلسف و یا به عبارت بهتر سفطسطه کردند و... که در این زمینه حرف خیلی زیاد است که مجالی برای ان نیست

اگر هم مقصود از ما  , ما مسلمانان باشیم , در اسلام دو رکن اساسی دین یعنی اصول دین و فروع دین وجود دارد که اصول دین همان اعتقادات ماست که مربوط به حوزه اندیشه و اعتقاد است و فروع دین مربوط به عقل عملی و حوزه رفتار و اخلاق و روابط فردی و اجتماعی ماست

در قسم اول یعنی اصول دین طبق گفته علمای دین تقلید به هیچ وجه قابل قبول نیست و هر کس به اندازه عقل و فهم خود باید اصول دین را بفهمد ,
در قسم دوم بخاطر گستردگی و نیاز به تخصص , همه وظیفه اجتهاد و بدست اوردن حکم را ندارند , اگر چه می توانند این کار را هم بکنند , اما برایشان واجب نیست , لذا برای سهولت کار می توانند تقلید کنند ,


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۲۶
.. جعفری

دیدگاه جامعه لیبرال مسیحی نسبت به انسان و سیر تاریخی این دیدگاه

1.قبل از عصر رنسانس یا دوران نوزایی به معنای نو اندیشی دوره فلسفی و فرهنگی غرب مسیحی را به سه دوره تقسیم می کنند ,

محدوده قبل از قرون وسطی :  که فعلا با آن کاری نداریم

خود قرن وسطی : شروع آن از قرن پنجم میلادی هم زمان با سقوط امپراتوری روم غربی توسط آلمان تا عصر رنسانس در قرن 16 میلادی و بنابر قولی تا سقوط قسطنطنیه ( استانبول فعلی ) بدست عثمانیها 

دوره بعد رنسانس : که از قرن 16 میلادی شروع شد

2. اما علت و چگونگی پیدایش عصر رنسانس , به عملکرد و فساد کلیسا در دوران حکومت بلامنازع اش در دوران قبل از رنسانس بر می گردد از فساد مالی کلیسا گرفته از راه های مختلف که از راه تحمیر مردم عوام آن به پول و منال زیادی رسیده بودند که باعث زراندوزی های ارباب کلیسا شد
از طرف دیگر فساد اخلاقی ارباب کلیسا که برای اختصار فقط به کلامی از آراسموس از جمله رهبانان مسیحی آن دوره اکتفاء می کنم : خیلی از کلیساهای تفاوت چندانی با فاحشه خانه های عمومی ندارد ,

تفتیش عقاید و گستردگی سایه شوم تعصب بی مبنای کلیسا بر همه امور فرهنگی , علمی که , صدای محققان و دانشمندان را در نطفه خفه کرده بود که داستان گالیله فقط یک مشتی بود از خروار

3. دوران تاریک عهد قبل از رنسانس و ارتباط دانشمندان غربی با آثار دانشمندان آزاد اندیش و فیلسوفان  مسلمان مثل ابن رشد , ابن سینا و ابن میثم , و گسترش فن چاپ در اواخر قرون وسطی که دسترسی به کتب دیگر اندیشمندان آزاد اندیش را هر چه بیشتر میسر کرد موجب  تحقق احساس نیاز به تغییر و تحول در بین نخبگان غرب شد .

که در واقع نطفه ایجاد دوران رنسانس یا نوزایی از اینجا بسته شد ... که بخاطر دور نشدن از بحث اصلی به همین اندازه اکتفاء می کنم

4. بعد از رنسانس با آن مقدمه ای که گفته شد کلیسا بسرعت کنار زده شد و جمله معروف کارل مارکس ( دین افیون توده هاست ) بیانگر عمق کینه نخبگان بعد از عصر رنسانس به کلیسا و عصر حکومت انان یعنی قرون وسطی است

در این فضا بود که بحث سکولاریسم ( جدایی دین از سیاست ) قوت گرفت ,
ارتباط بین مسلمانان و غرب که در قسمت اول بحث در قسمت مقدمه 5 گفته شد , و رفت آمد مسلمانان بعد از انقلاب صنعتی به غرب و دیدن عقب ماندگی کشورهای مسلمان باعث ایجاد قیاس در ذهن آنان شد که بله عقب ماندگی ما هم به خاطر دین داری مان است , و اگر ما هم دین را کنار بزنیم به سعادت پیشرفت نائل خواهیم آمد

این قیاس ناخود آگاه انسان را به یاد داستان بقال و طوطی , مولوی می اندازد که به دو بیت از شعرش اکتفاء می کنم
وقتی که طوطی مرد کچل را دید گفت :
کز چه ای کل با کلان آمیختی – تو مگر از شیشه روغن ریختی
از قیاسش خنده امد خلق را – کو چو خود پنداشت صاحب دلق را

آنهایی که قصه بقال و طوطی را می دانند که منظورم را گرفتند , اگر نشنیده اند داستان مولوی را بخوانند خالی از لطف نیست

5. اصل قصه ما از اینجا شروع می شود که برخی مسیحیت تاریخ گذشته , دستکاری شده , قلابی را با اسلام ناب محمدی قیاس کرده اند , که فقط به یک روایت از صاحب مذهبان امام جعفر صادق علیه السلام اکتفاء می کنم
طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه , طلب علم بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است

اصل مطلب ماند اما بخاطر طولانی شدن , ادامه بحث بعدا انشاء الله  

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۰۳:۰۶
.. جعفری

دیدگاه اسلام ( قران و روایات ) نسبت به انسان , از جهت خلقت , هدف , و تکامل

برای رعایت اختصار در گفتار ابتدا از باب تشبیه معقول به محسوس زندگی یک انسان را از دیدگاه اسلام با یک مثال بیان می کنم , ( اگر چه این مثال خیلی ناقص است اما تا حدودی قسمتی از بحث را روشن می کند )
اما مثال : شما اگر یک خط ممتد و راست پنج کیلومتری را در نظر بگیرید و این خط را به دو قسمت تقسیم کنید  یک قسمت یک میلیمتر و قسمت دیگر 4999 متر 99 سانت و 9 میلیمتر , قسمت اول زندگی این دنیای انسان و قسمت دوم زندگی آخرت او خواهد بود (وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏ 17 اعلی ) یعنی اخرت هم بهتر است و پایدارتر ,
تاکید می کنم که مثال ناقص است( چون بالاخر 5 کیلومتر محدود است اما انسان ابدی است و نامحدود , و تشبیه محدود به نامحدود نارساست , اما از باب تقریب به ذهن چاره ای جز این مثال ناقص نبود) 

به یک معنا از دیدگاه اسلام زندگی دنیا مثل آموزشگاه رانندگی است , که همانگونه که یک مبتدی در آموزشگاه رانندگی , با مفاهیم اولیه رانندگی علما و عملا آشنا می شود , که مثلا چراغ قرمز چیست ؟ سبز چیست و در مقابل هر یک از علائم و نشانه ها چه باید کرد , ایستاد ؟ یا حرکت کرد ؟...

انسان که متولد می شود خالی الذهن از هر چیزی است « النحل : 78 وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون - و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالى که چیزى نمى‏دانستید، و براى شما گوش و چشم و قلب قرار داد تا سپاس گزارى کنید »

که مثلا یک پسر که متولد می شود به مدت 15 سال در طول زندگی دنیا با مفاهیم خوب ( مثل وفاء , ایثار , دوستی , ...) و مفاهیم بد ( خیانت , خود خواهی , نفرت , دشمنی ...) علما و عملا آشنا می شود .
بعد از آشنایی به مدت 15 سال با خوبی و بدی به او گفته می شود قبل از این فقط آموزش می دیدی , از الان که 15 ساله شدی مکلف به عمل به دانسته هایت هستی . البته با برنامه جامعی که به تو داده می شود , باید به آنها عمل کنی , که در طول حیات زندگانی ات به مقداری که به این قوانین و احکام آشنا باشی و عمل کنی به همان میزان باعث رشد و تعالی روحی ات خواهد شد

از دیدگاه اسلام تمام افعال انسان  ( حتی خاراندن نوک دماغ ) دارای حکم است , که خارج از 5 صورت نیست ( حلال , حرام , مستحب , مکروه , مباح )

علاوه بر احکام تکلیفی که عرض شد , انسان مسلمان دارای یک سری احکام وضعی نیز هست , مثلا معامله ای که انجام می دهد آیا صحیح است یا نه ؟ عقدی صورت می دهد صحیح است یا نه ؟ شرایط اش چیست ؟
آیا از هر راهی مالی بدست آورد شرعا مالک می شود یا نه ؟ ولو طبق نظر عقلا مالک شود ....

بطور خلاصه : از دیدگاه اسلام انسان مسلمان نه تنها یله و رها نیست , بلکه بالاترین درجه ای که انسان در طول حیات خویش به آن می رسد عبد محض بودن برای خداوند است لذا درباره اشرف مخلوقات هر روز در نماز می خوانیم
« أشهد أن محمد عبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــده و رسوله » یعنی پیغمبر چون توانست به مقام عبودیت که بالاترین مقام برای یک انسان مسلمان است برسد توانست , مقام رسالت را هم دارا شود .

به عبارتی اصلا , حروف اصلی مسلمان همان سلم است که به معنای تسلیم می باشد , البته این تسلیم غیر از تسلیم کورکورانه دیگران است
میان ماه من و ماه گردون     تفاوت از زمین تا آسمان است
این تسلیم بعد از تعقل است , لذا مسلمان در اصول دین حق تقلید ندارد , بلکه باید از روی تحقیق باشد , و بعد از آنکه اصول دینش را با تحقیق بدست آورد , انوقت فروع دینش ( نماز , روزه ...) را اگر نخواست خود بدست آورد می تواند از مجتهد و متخصص جامع الشرائط تقلید کند , کما اینکه در امور دیگر زندگی ( مثل طبابت , مکانیکی ..) به متخصص رجوع می کند ...

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۵ ، ۱۹:۲۱
.. جعفری

به نام خدا

جریان روشنفکری در ایران

طبق حدیث شریف از امام صادق علیه السلام که در کتاب کافی ج 1 ص 26 نقل شده که فرمودند : الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِسُ.
یعنی شبهات به کسی که زمانه خود را بشناسد هجوم نمی‌آورد. بهتر دیدم قبل از ورود به بحث برای روشن شدن هر چه بهتر مطلب مقدماتی را عرض کنم :

 

1..از حدود اوایل قرن 18 میلادی که انقلاب  صنعتی در اروپا شکل گرفت , با پیشرفت صنعت در زمینه های کشاورزی , نساجی , کشتی سازی و ... حال و هوای جوامع غربی به کلی دگرگون شد , با اختراع ماشین بخار در اروپا و استفاده از موتور بخار در کشتی , قطار , صنایع و کارخانجات نساجی و ...
دیگر زمین های کوچک کشورهای اروپایی با توجه به سردی اب و هوای اروپا و م کفاف مواد خام مورد نیاز در امور صنعتی را نمی داد .
لذا کمبود مواد خام صنعتی مثل پنبه در نساجی مواد خام کشاورزی و دامی ... از یک طرف
دستیابی به فناوری های جدید مثل ساخت کشتی های مجهز به موتور بخار , کشورهای اروپایی را بر آن داشت که برای تهیه مایحتاج و تامین موارد مورد نیاز برای کارخانه هایشان و مشتری برای محصولاتشان از سرزمین های خود خارج و به طرف کشورهای آفریقایی و آسیایی گسیل داشت

2 . با توجه به مقدمه اول و سفرهای نظامی و تجاری کشورهای اروپایی به طرف کشورهای افریقایی و اسیایی , در حالی سران کشور های بلوک شرق بطور اعم و کشورهای اسلام به طور اخص در خواب خرگوشی فرو رفته بودند , باعث افزایش تجارب و پیشرفت کشورهای اروپایی در زمینهای دریانوردی , ریل , تجارت , مدیریت , بازرگانی شد

3 اروپایی که نه زمین چنانی برای کشاورزی و نه آب و هوایی مساعد برای کشاورزی مداوم داشت , به یک دفعه با انقلاب صنعتی و تلاش و کوشش مثال زدنی تمام دنیا را فتح کردند , بطوری ثروت در این کشور ها جمع شد که از روی خوشی بیش از حد و حس حسادت به هم دو جنگ جهانی را در این قاره به راه انداختند
سرزمین ایران تقریبا از زمان ناصر الدین شاه مورد نفوذ کشور انگلستان قرار گرفت اگر چه پرتقالیها قبلا آن هم بصورت جنگ فیزیکی تجاوزاتی به خاک ایران داشتند , اما نفوذ در و رفت آمد در دربار تقریبا از زمان ناصرالدین شاه و ارتباط مادر ناصرالدین شاه با کنسولگری انگلستان برای مقابله با اقدامات امیر کبیر صورت گرفت

4. در این میان با افزایش ارتباط میان شرق و غرب و رفت آمد تجار و بازرگانان اروپا به شرق و بالعکس , نا خود آگاه باعث سرایت فرهنگ ها های دو سرزمین به یکدیگر شد

5. رفت و آمدهایی از شرق به طور اعم و از ایران و کشورهای اسلام به طور اخص بیشتر برای کسب علوم غربی در زمینه های طب , صنعت و ... بود که این رفت آمدها و دیدن کشورهای سر سبز اروپایی با مردمانی سفید پوست و ساختمان ها و صنایع آنچنانی دل خیلی ها را برد ...

6. بعد از جنگ دوم جهانی و خروج اروپا از تلاطم و جنگ خود ساخته دوباره انها را به فکر تسلط بیشتر به کشورهای غربی  انداخت , در این میان نوع دیدگاه خواص به فرهنگ و جامعه غربی را می توان به سه گروه عمده تقسیم کرد
الف )  گروهی که شیفته غرب شده و به یک معنا شیفته و شیدای غرب شدند از جمله این افراد می توان به احمد شاه آخرین شاه قاجار , مظفرالدین شاه , میرزا ملکم خان , تقی زاده , آخوند زاده ...

ب) گروهی روشنفکر : مثل سید جمال الدین , جلال آل احمد , شریعتی , از ایران , اقبال لاهوری  از پاکستان , گاندی از هند و ... که اینها غرب را دربست قبول نداشتند و پی به استعمار و چپاول غرب برده و فریاد بیدار باش می دادند که در اینجا به یک بیت از اقبال اکتفاء می کنم : یورپ ( اروپا) از شمشیر خود بسمل فتاد - زیر گردون رسم لادینی نهاد

ج ) گروه سوم روحانیون روشنی بودند که علما و عملا وارد گود شده با استبداد و استعمار به مبارزه پرداختند , از جمله این افراد می توان به شیخ محمد علی , سید حسن مدرس , شیخ فضل الله نوری , میرزای شیرازی اشاره کرد

با ذکر این مقدمات عرض می کنم که گروه اول از موقعی که نطفه اش شکل گرفت تا امروز نه تنها از بین نرفته بلکه بعد از انقلاب غلیظ تر نیز شده اند , اگر تقی زاده یک طلبه بود و چنان روشنفکر غرب زده شد که قائل بود تنها نسخه پیشرفت فرنگی شدن از نوک انگشت تا فرق سر است , تا الان که عده ای روشنفکر دانشگاهی و به ظاهر حوزوی که شیفته تر از تقی زاده به غرب هستند ...


غرب زدگی . روشن فکری . استبداد . استعمار

ادامه دارد ....

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۵ ، ۰۳:۰۳
.. جعفری

صائب الهی نعمت برای مومن

+ نوشته شده در سه شنبه هفتم دی ۱۳۹۵ ساعت 22:5 شماره پست: 149

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ

در آیه 4 سوره بلد خداوند می فرماید : ما انسان را در سختی و رنج آفریدیم

شاید بسیاری از مسلمانان حتی مومنان , زندگی ایده آل برای خویش را , داشتن زندگی مرفه و همراه با آسایش و آرامش بدانند و همواره در تربیت فرزندان و تامین آتیه و انتخاب شغل و ... یکی از معیار های انتخابشان , تامین رفاه و آسایش باشد

اما باید توجه داشت که بسیاری از استعداد های  ذاتی انسان در سختی و شدائد شکوفا می شود
از آنجا که عالم دنیا بر مبنای نظام احسن تعریف شده به عبارت امروزی تر با توجه به اینکه نظام هستی چه از نظر سخت افزاری ( نظام تکوین ) و چه از لحاظ نرم افزاری ( نظام تشریع ) در بهترین حالت ممکن طراحی و ساخته شده بطوری که نظامی بهتر از این قابل خلقت نبوده , لذا وجود مشکلات نه تنها دلیل بر تنبلی و تن پروری نمی شود بلکه اگر انسان به کمک آموزه های دینی , و تقویت نگاه توحیدی به عالم وجود تمام مشکلات و کاستی ها نه تنها مانع ترقی و تعالی انسانی نیست بلکه برعک حتى نگاهى به زندگى انبیاء و اولیاء اللّه نیز نشان مى‏دهد که زندگى این گلهاى سرسبد آفرینش نیز با انواع ناملایمات و درد و رنجها قرین بود، هنگامى که دنیا براى آنها چنین باشد، وضع براى دیگران روشن اسس می توان با همت و توکل این تهدید را به فرصت تبدیل کرد

بطور مثال با نگاه به صحنه ای مثل صحنه عظیم کربلا , یک زن با وجود تمام مشکلات مثل قطعه قطعه شدن عزیزان , اسارت , قتل , غارت

اما در سوال از ترسیم این صحنه کربلا می فرماید : ما رایت الا جمیلا , من جز زیبایی چیزی ندیدم , این زن بزرگوار توانسته با دیدگاه صحیح توحیدی از مشکلات سکویی برای پرش به قله انسانیت استفاده کند

یا اصلا یک پله پایین تر ( چون شاید مقایسه شخصیت ما با قهرمانان کربلا قیاس مع الفارق باشد ) شما وضعیت مادی الان را با وضعیت مادی زمان علامه مجلسی , علامه طباطبایی ,  و علمای گذشته مقایسه کنید , با تمام کمبود امکانات کیفیت کارشان بسیار بالاتر بوده لذا نگاهى به زندگى انبیاء و اولیاء اللّه نیز نشان مى‏دهد که زندگى این گلهاى سرسبد آفرینش نیز با انواع ناملایمات و درد و رنجها قرین بود، که نشان دهنده این است که انسان هر چه بخواهد به قله رفیع انسانیت نزدیکتر شود باید کمر همت برای برخورد با انواع مشکلات را محکم ببندد

که به قول شاعر هر که در این بزم مقرب تر       است جام بلا بیشترش می دهند

عن علی علیه السلام «ان عظیم الاجر مقارن عظیم البلاء فاذا احب الله سبحانه قوما ابتلاهم »; شرح غرر الحکم آمدی، جمال الدین خوانساری: ج 5 ، ص 527 .

مقام عظیم در مقابل بلاء عظیم عطاء می شد , اگر خداوند قومی را دوست داشته باشد , انها را مبتلی به مصائب و گرفتاریها می کند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۵ ، ۰۹:۵۱
.. جعفری

مقلد که باشیم ؟

+ نوشته شده در شنبه هجدهم دی ۱۳۹۵ ساعت 20:38 شماره پست: 150

گاهی به ما اشکال می شود که چرا از فلان عالم مثلا در حرفهایتان بیشتر مایه می گذارید ,( مثلا از شهید مطهری )

در واقع اشکال کننده حرف مهمی را بیان می دارد زیرا افکار و عقاید انسان کمتر از بذر گندم نیست , همانگونه که وقتی که می خواهی یک هکتار زمین گندم بکاری , کلی پرس و جو می کنیم که بهترین بذر را در زمینمان بکاریم , افکار و عقاید ما کمتر از گندم نیست , زیرا شخصیت ابدی ما با همین افکار شکل می گیرد

  1. خوب اینکه انسان باید آزاد اندیش باشد یک حرف کاملا درستی است , یکی از شاگردان علامه طباطبایی , با اینکه خودش شخصیت دانشگاهی است می گوید من آزاد اندیش تر از علامه طباطبایی سراغ ندارم

اما عموما ماها که قدرت تحلیل خیلی بالایی نداریم بناچار همانگونه که در احکام شرعی ابتدا دنبال مجتهد جامع الشرایط می گردیم

  1. در ساماندهی به افکار و عقایدمان نیز باید دنبال کارشناس و مجتهد جامع الشرایط بگردیم
    مثلا نمونه اش عبدالعظیم حسنی , وقتی به خدمت امام هادی علیه السلام می رسد , عقایدش را به حضرت ارائه می کند که آیا صحیح است یا نه ؟
  2.   با توجه به مبانی فکری اسلام انسان اصولا به همین راحتی نمی تواند آزاد اندیش باشد , علتش هم واضح است انسان همیشه گرفتار قوه هایی بسیار قوی مثل شهوت , غضب و... است که این امور در فکر و رفتار هر کسی تاثیر دارد ,
  3. برای بدست اوردن ازاد اندیشی نیاز به برنامه جامع  اخلاقی هست تا انسان از قیود نفسانی رها گشته و تا فکر و اندیشه اش آزاد باشد
  4. سوال : آیا شما برنامه جامع و همه جانبه ای که انسان را گونه ای تربیت کند که آزاد اندیش باشد سراغ دارید
    درجواب این سوال باید گفت : از انجا که امیر المومنین می فرماید (أ تزعم انک جرم صغیر و فیک انطوى‏ العالم‏ الاکبر
    ای انسان تو فکر می کنی که شی 50 یا 80 کیلویی , در حالی که در درونت عالم بزرگی است , این انسان با این عظمت نمی تواند افسارش را دست هر کسی بدهد ,

پس برای دادن برنامه برای این موجود به این عظمت , اولا باید برنامه دهنده از تمام جزئیات این موجود پیچیده با خبر باشد , راه و طریق تکاملش را بشناسد ... تا بتواند برایش برنامه ریزی کند ,

با این اوصاف معلوم می شود این کار از عهده انسان خارج است و فقط خداوند است که چنین اوصافی می تواند داشته باشد ,

و خداوند هم , نماینده اش مشخص است ( پیامبر (ص) و 12 فرزندش ) برنامه جامع اش هم در کتاب فوق بشری قران است

با این مقدمه عرض می کنم , هر کسی که به این برنامه الهی نزدیک باشد و خودش متخلق به اخلاق الهی باشد بهترین گزینه برای مراد شدن برای کسانی اند که مرید حق اند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۵ ، ۰۹:۵۰
.. جعفری

 

اسلام دین همه جانبه

اینکه گفته می شود اسلام دین همه جانبه است به این علت است که در دین اسلام تمام شئون مربوط به انسان لحاظ شده است ,

از آنجا که طبق اسلام انسان موجودی است که چند روز در این دنیا زندگی کرده و بعد از کوچ از این دنیاست که زندگی واقعی انسان شروع می شود و نوع و ویژگی زندگی ابدی اش هم مربوط به نحوه زندگی در این دنیاست .
لذا اسلام برنامه جامع و کاملی برای انسان دارد تا اینکه انسان به کمک این برنامه جامع زندگی این دنیایی اش را تنظیم کند

انسان یک رابطه ای با خویش دارد , یک رابطه ای با خدای خویش , یک رابطه ای هم با افراد جامعه که اسلام برای هر یک از این سه رابطه برنامه کامل دارد

در رابطه انسان با خودش یک سری احکام شرعی وجود دارد مثلا باید حتما در روز 17 رکعت نماز بخواند , در ایام خاصی از سال روزه بگیرد و...
از جنبه اخلاقی هم اسلام برای انسان توصیه هایی دارد که همه این برنامه ها در جهت تکامل انسان است

در رابطه انسان با خدا نیز یک سری احکام خاصی وجود دارد مثلا اینکه انسان تسلیم خداوند باشد , حدودی را که خداوند برایش تعیین کرده رعایت کند و ...

در رابطه بین انسان و افراد دیگر هم که احکام و اخلاقیات فراوانی وجود دارد که در منابع اسلامی مطالب زیادی به تفصیل در فقه و اخلاق مطرح است

که جامع همه این برنامه ها این است که انسان بداند از طرف خداوند خلق شده و موجودی ناقص است که با عمل به برنامه های اسلام در طول حیات خویش به تکامل و تعالی می رسد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۵ ، ۲۳:۴۱
.. جعفری

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۵ ، ۲۲:۵۲
.. جعفری