ندای اسمانی

سبک زندگی اسلامی انسانی از دیدگاه قران و روایات

سبک زندگی اسلامی انسانی از دیدگاه قران و روایات

ندای اسمانی
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نهج البلاغه» ثبت شده است

خداشناسی در نهج البلاغه 2

وَ لَا یُحْصِی نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا یُؤَدِّی حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ

یعنی : شمارشگران از شمردن نعمتهای ناتوان و تلاشگران از ادای حقش درمانده اند چه اینکه خود خداوند متعال در آیه 18 سوره نحل می فرماید : « وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» اگر بخواهید نعمت های خداوند را شمارش کنید , نمی توانید

انسان قدرت ندارد نعمت‏هاى خدا را بشمارد، چه رسد به این که بخواهد شکر آنها را به جاى آور چرا که انسان سرتا پا نیاز است و هیچ از خود ندارد حتی اگر بخواهد از نعم الهی شکر زبانی هم انجام دهد , باز نیازمند زبانی است که نعمت الهی است و برای هر شکری که انجام می دهد نیازمند شکر دیگری است که توفیق پیدا کرده شکر اول را بجا آورد

از دست و زبان که برآید             کز عهده‏ى شکرش به در آید

بنده همان به که ز تقصیر خویش     عذر به درگاه خداى آورد

ور نه سزاوار خداوندیش             کس نتواند که بجاى آورد

حضرت در ادامه می فرماید  الذی لا یبلغ مدحته القائلون یعنی تلاشگران از ادای حقش درمانده اند
چگونه از مدح و ستایشش عاجز نباشند در حالی که انسان از درک عجائب و اسرار عالم که مخلوق الهی است درمانده است پس چگونه می تواند پی به ذات بی نهایت باری تعالی پی برد تا اینکه او را بخاطر دارا بودن صفات کمال و جمال مدح و ستایش نماید .
لذا در جای دیگر حضرت می فرماید : «
من عجز عن معرفة نفسه فهو عن معرفة خالقه‏ أعجز »
یعنی کسی که از شناخت نفس خویش عاجز است از شناخت خالق خویش عاجز تر خواهد بود.

اما انسان بجای توجه به این همه نعمت الهی و اینکه خالق این همه نعم الهی بیهوده نیافریده
أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُون آیه 115 سوره مومنون
یعنی : آیا پنداشته‏اید که شما را بیهوده و عبث آفریدیم، و اینکه به سوى ما بازگردانده نمى‏شوید؟

و از خداوند حکیم غیر از نیز انتظار نیست که موجودات را برای هدفی بلند آفریده , اما انسا غافل از این نکته همه وجودش را خلاصه در زندگی چند روزه دنیا دیده و چه فسادهایی را که انجام نمی دهد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۵ ، ۰۳:۰۲
.. جعفری

در خطبه 1 نهج البلاغه می خوانیم

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا یَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا یُحْصِی نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا یُؤَدِّی حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ الَّذِی لَا یُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ الَّذِی لَیْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّیَاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَیَدَانَ أَرْضِهِ:

ستایش خدایی را است که سخنوران از مدحش عاجزند و شمارشگران از شمردن نعمتهای ناتوان و تلاشگران از ادای حقش درمانده اند . خدایی که افکار ژرف اندیش ذات او را درک نمی کنند و غواصان ورزیده دریای علوم ناتوان از شناخت کنهش هستند ، کسی است که صفت اش مثل ذاتش نامحدود است ، و تعریف کاملی درباره اش نمی توان یافت ، خدایی که نه دارای وقت معین و نه داری اجل مشخصی است . مخلوقات را با قدرت خود آفرید ، و با رحمت خود بادها را به حرکت در آورد و به وسیله کوه ها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد .

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا یَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ

همانگونه که  در سوره حمد می خوانیم خداوند می فرماید الحمد الله رب العالمین ، بنابر تفسیر گرانسگ المیزان ( ج 1 ص 19 ) ال در الحمد برای جنس بوده که به این معنا خواهد بود که هر حمدی مختص به خداست

مقدمتا عرض می کنم که اصولا مدح و ستایش در مقابل فعل وکاری است که شایستگی مدح را داشته باشد ، مثلا کسی که در موقع گرفتاری به داد انسان می رسد ، هنگام تشنگی یک لیوان به دست انسان می دهد ، حتی در جایی یک خودکار به انسان می دهد تا چیزی بنویسد علی الظاهر در عرف مردم همین کارهای ساده هم قابل ستایش زبانی حداقل هستند .

اما باید دانست همین کارهای بسیار ساده هم که شایسته ستایش هستند حمد اینها هم در واقع مربوط به خداوند است مثلا به عنوان نمونه وقتی کسی یک لیوان آب به شما می دهد ، در این یک فعل ساده ببینید چقدر نعمت خداوند خوابید ه :
اولا : آب را که آفریده ؟
دوما : مثلا لیوان که شیشه ای است ، چه کسی مواد این شیشه را در طبیعت قرار داده
سوما : چه کسی حس تشنگی را به انسان داده اگر این حس در انسان نبود ، ممکن بود انسان تشنه شود ، اما چون حس تشنگی نبوده به قسمت های مختلف بدن آسیب جدی برسد
رابعا : چه کسی دهان برای شما قرار داده که با آن آب را بیاشامید و
خامسا: ...

پس با دقت در یک عمل ساده مثل دادن یک لیوان به دست شما توسط شخصی ده ها نعمت خوابیده که همه اش مربوط به خداوند متعال است ،

حالا شما همه کارها و نعمت های دیگر را دقت کنی می بینی که همه آنها محفوف و پیچده به ده ها نعمت الهی است و از اینجاست که معلوم می شود واقعا الحمد لله رب العالمین ، حمد مخصوص خداوند است و دیگران در واقع هیچ کاره اند .

حال  با این مقدمه دوباره به متن نهج البلاغه بر می گردیم آنجا که حضرت می فرماید « الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا یَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ» ستایش خداوندی را است که سخنوران از ستایش و مدحش عاجزند ،
چگونه عاجز نباشند در حالی که هر شی و هر کسی را که می بینی هیچ از خود ندارد و هر چه دارد از خداوند متعال است از نعمت های بسیار ساده و پیش افتاده که به چشم نمی آید تا نعمت های عظیم مثل نعمت اصل وجود ، نعمت هدایت ، نعمت ولایت و نعمت رستگاری ...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۳۰
.. جعفری