عوامل بقای نعمت
عوامل بقای نعمت
1. شکر
عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قُلْتُ لابِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَرْزُقَنِی مَالا فَرَزَقَنِی وَ إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَنِی وَلَداً فَرَزَقَنِی وَلَداً وَ سَأَلْتُهُ أَنْ یَرْزُقَنِی دَاراً فَرَزَقَنِی وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ اسْتِدْرَاجاً فَقَالَ:" أَمَا وَ اللَّهِ مَعَ الْحَمْدِ فَلا" .
یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام نقل می کند که به امام عرض کردم از خداوند مال و فرزند و خانه هر چه خواستم , برآورده شد , می ترسم که باعث استدراج ( سقوط تدریجی ) شود , امام علیه السلام فرمود اگر در برابرهر نعمتی شکر گذار باشی , نگران نباش .
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لازِیدَنَّکُمْ یعنی اگر شکر گذار باشید خدواند بر نعمت هایی که ارزانی تان داشته می افزاید
شکر مایه فزونى نعمت و کفر موجب فناست- بدون شک خداوند در برابر نعمتهایى که به ما مىبخشد نیازى به شکر ما ندارد، و اگر دستور به شکرگزارى داده آن هم موجب نعمت دیگرى بر ما و یک مکتب عالى تربیتى است.
حقیقت شکر تنها تشکر زبانى نیست، بلکه شکر داراى سه مرحله است نخستین مرحله آن است که به دقت بیندیشیم که بخشنده نعمت کیست؟ این توجه و ایمان و آگاهى پایه اول شکر است، و از آن که بگذریم مرحله زبان فرا
مىرسد، ولى از آن بالاتر مرحله عمل است، شکر عملى آن است که درست بیندیشیم که هر نعمتى براى چه هدفى به ما داده شده است آن را در مورد خودش صرف کنیم که اگر نکنیم کفران نعمت کردهایم .
و از اینجا رابطه میان «شکر» و «فزونى نعمت» روشن مىشود، چرا که هرگاه انسانها نعمتهاى خدا را درست در همان هدفهاى واقعى نعمت صرف کردند، عملا ثابت کردهاند که شایسته و لایقاند و این لیاقت و شایستگى سبب فیض بیشتر و موهبت افزونتر مىگردد
2. تقوا
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الارْضِ
عمران و آبادى در سایه ایمان و تقوا: در این آیه و آیات بعد براى نتیجهگیرى از آیات قبل مىگوید: «اگر مردمى که در این آبادیها و نقاط دیگر روى زمین زندگى داشته و دارند (به جاى طغیان و سرکشى و تکذیب آیات پروردگار و ظلم و فساد) ایمان مىآوردند، و در پرتو آن تقوا و پرهیزکارى پیشه مىکردند (نه تنها مورد خشم پروردگار و مجازات الهى واقع نمىشدند، بلکه) درهاى برکات آسمان و زمین را به روى آنها مىگشودیم» (وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض).
منظور از برکات زمین و آسمان نزول باران و روییدن گیاهان مىباشد.
ولى متأسفانه آنها صراط مستقیم که راه سعادت و خوشبختى و رفاه و امنیت بود رها ساختند، «و پیامبران خدا را تکذیب کردند (و برنامههاى اصلاحى آنها را زیر پاگذاشتند) ما هم به جرم اعمالشان، آنها را کیفر دادیم» (وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ.
در این آیه به عنوان تأکید بیشتر روى عمومیت این حکم و این که قانون فوق مخصوص اقوام پیشین نبوده بلکه امروز و آینده را نیز در بر مىگیرد،
مىگوید: «آیا اهل آبادیها، خود را از مجازاتهاى ما در امان مىدانند که شب هنگام در موقعى که در خواب خوش آرمیدهاند (به صورت صاعقهها و زلزلهها و مانند آن) بر آنها فرو ریزد» (أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ)
3. تلاش
وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا
که خود تلاش یکی از جلوه های شکر عملی است که باعث ازدیاد نعمت الهی می شود .
فی تفسیر على بن إبراهیم قوله عز و جل: وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا اى صبروا و جاهدوا مع رسول الله صلى الله علیه و آله لنهدینهم سبلنا اى نثبته
در کتاب نور الثقلین از تفسیر علی بن ابراهیم ذیل این آیه شریفه نقل شده مقصود از مجاهدتی که در این آیه نقل شده صبور بودن و مقصود از هدایت تثبیت در راه راست است