ادامه شرح حکمت 343 نهج البلاغه
ادامه شرح حکمت 343 نهج البلاغه
وَ کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ وَ النَّاسُ مَنْقُوصُونَ مَدْخُولُونَ إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ سَائِلُهُمْ مُتَعَنِّتٌ وَ مُجِیبُهُمْ مُتَکَلِّفٌ یَکَادُ أَفْضَلُهُمْ رَأْیاً یَرُدُّهُ عَنْ فَضْلِ رَأْیِهِ الرِّضَى وَ السُّخْطُ وَ یَکَادُ أَصْلَبُهُمْ عُوداً تَنْکَؤُهُ اللَّحْظَةُ وَ تَسْتَحِیلُهُ الْکَلِمَةُ الْوَاحِدَةُ
حضرت در ادامه حکمت 343 از قول خداوند کریم در قران نقل می کند هر نفسی در گرو اعمال خویش است , اصولا رهن که امروزه به پول پیش پرداخت خانه اطلاق می شود , در زبان دین و احکام شرعی معنای دیگری دارد , رهن همان وثیقه است که شخص طلبکار در قبال پولی که از طلبکار , طلب دارد می گیرد , مثلا همان گونه که بانک ها برای پرداخت وام در قبال مبلغ وام وثیقه دریافت می کنند همان رهن است
با این مقدمه عرض می کنیم که از انجا که اعمالی که انسان در این دنیا انجام می دهد در آخرت بروز و ظهور می کند و از طرفی چون در آخرت نه مالی و نه پولی وجود دارد , لذا نفس و جان انسان در گرو اعمال اوست ,
لذا با توجه به اینکه روح انسان در همین دنیا هم در گرو اعمال اش می باشد , لذا انسانی که اهل گناه یا اهل لهو و لعب است می بیند که حال دعا و نماز و عبادت ندارد , چرا ؟ چون جان این شخص آزاد نیست در گرو اعمال ناصالح است لذا باید با توبه جان خویش را آزاد کرد
« مَنْقُوصُونَ مَدْخُولُونَ إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ »
مردم عقلشان ناقص است مگر کسی که خداوند نگه اش دارد
متاسفانه سبک زندگی های ما طوری شده که عموم مردم سرگرم بازیچه دنیا شده اند , و از هدف خلقت که حیات معقول در این دنیا و رسیدن به کمال است دور مانده اند
ایا این که انسان یقین به این دارد که عمرش بیش از 60 الی 70 سال نیست و تازه هیچ کس هم یقین ندارد که آیا فردا زنده هست یا نه و آیا عمرش اصلا به پیری منتهی می شود یا نه ؟ ولی از این یقین خود دست بر می دارد و به گمان اینکه حالا هنوز خیلی فرصت دارد , مشغول به چند روز زندگی دنیا شده , آیا می شود گفت این انسان عاقل است ؟؟؟