فلسفه شکر از دیدگاه قران 2
در شناخت معنای نعمت به آیه اول سوره حمد اشاره شد که
فرمود « الحمدلله رب العالمین »
یعنی ستایش مختص خدایی است که پروردگار جهانیات است و مختص بودن ستایش به الله
تبارک و تعالی مختصرا بیان شد , و روشن شد که هیچ حمدى از هیچ حامدى در برابر هیچ امرقابل
ستایشی سر نمىزند مگر آنکه در حقیقت حمد خدا است، براى آنکه آن جمیلى که حمد و
ستایش حامد متوجه آنست فعل خدا است، و او ایجادش کرده، پس جنس حمد و همه آن از آن
خدا است.
اما اینکه چرا ستایش خداوند , به صفت ربوبیت اش نسبت داده شده در حالی که خداوند دارای اسماء و صفات بی شماری است باید گفت :
«رَبِّ» به کسى گفته مىشود که هم مالک و صاحب چیزى است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد. خداوند هم صاحب حقیقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حرکت تکاملى دارد و در مسیرى که خداوند معیّن کرده، هدایت مىشود.
با دقت در فرق یین کلمه معلم و مربی مشخص می شود که معلم کسی است که فقط به امر تعلیم شاگرد می پردازد و بس و خود شاگرد است که با همت خویش آنچه از معلم آموخته است را به کار بندد , بخلاف مربی , مربی وظیفه اش تعلیم صرف نیست , بلکه علاوه بر تعلیم آموزش نیز می دهد .
توضیح بیشتر : یک مربی اسب , برای اینکه اسب سرکش را رام کند , به دهانش افسار می زند و مدتی به او افسار زده و بدون اینکه سوارش شود , مدتی او را با افسار می گرداند تا کم کم به دستور پذیری عادت کند و ... تا اینکه سوارش شده و رامش می کند .
در
واقع خداوند متعال نقش معلم برای انسان را ندارد , بلکه نقش خداوند تبارک و تعالی
در رشد و پرورش انسان نقش مربی است , تا انسان در سایه حوداث و دست انداز هایی که
خداوند متعال در زندگی برایش ایجاد می کند پخته و رام حق شود , لذا از بعضی از
حکما نقل شده : [1] من لم یؤدّبه و الداه
أدّبه اللیل و النهار
یعنی : کسی را که والدینش تربیت اش نکرده باشند روزگار تربیت اش می کند .
با توجه به مطالب مذکور مشخص می شود که گرفتاریهای و مصائبی که انسان در دنیا به ان مبتلا می شود , همه الطاف الهی هستند که در جهت رشد و تکامل انسان می باشند , که با دارا بودن این دیدگاه یک انسان موحد در هنگام نعمت دچار غفلت و گناه می شود و نه در ابتلای به مصائب خود را می بازد , بلکه زینب گونه سنگین ترین مصائب را به زیباترین صورت می نگرد که درباره حادثه هولناک کربلا فرمود : ما رأیت الا جمیلا .